حکایات: عشق را چگونه بیابم؟


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



نسیم دانه را از دوش مورچه انداخت... مورچه دانه را دوباره بر دوشش گذاشت و به خدا گفت: " گاهی یادم میرود که هستی ، کاش بیشتر نسیم می وزید... "






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 9
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 17
بازدید ماه : 557
بازدید کل : 112400
تعداد مطالب : 281
تعداد نظرات : 613
تعداد آنلاین : 1

آمار مطالب

:: کل مطالب : 281
:: کل نظرات : 613

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 21

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 9
:: باردید دیروز : 4
:: بازدید هفته : 17
:: بازدید ماه : 557
:: بازدید سال : 25694
:: بازدید کلی : 112400

RSS

Powered By
loxblog.Com

خدایا.. تقدیر دوست عزیزم را زیبا بنویس تا جز لبخند از او نبینم..

حکایات: عشق را چگونه بیابم؟
11 دی 1389 ساعت 11:22 بعد از ظهر | بازدید : 2540 | نوشته ‌شده به دست محمد طغیانی | ( نظرات )

 حكايتي خواندني و زیبا                                

 

 

 

روزی جوان ثروتمندی نزد استادی رفت و گفت:
 

 

عشق را چگونه بیابم تا زندگانی نیكویی داشته باشم؟

 

 

 

استاد مرد جوان را به كنار پنجره برد و گفت: پشت پنجره چه می‌بینی؟

 

 

 

مرد گفت: آدم‌هایی كه می‌آیند و می‌روند و گدای كوری كه در خیابان صدقه می‌گیرد.

 

 

 

سپس استاد آینه بزرگی به او نشان داد و گفت: اكنون چه می‌بینی؟

 

 

 

مرد گفت: فقط خودم را می‌بینم.

 

 

 

استاد گفت: اكنون دیگران را نمی‌توانی ببینی.

 

 

 

آینه و شیشه هر دو از یك ماده اولیه ساخته شده‌اند،

 

 

 

اما آینه لایه نازكی از نقره در پشت خود دارد و در نتیجه چیزی جز شخص خود را نمی‌بینی.

 

 

 

خوب فكر كن!

 

 

 

وقتی شیشه فقیر باشد، دیگران را می‌بیند و به آن‌ها احساس محبت می‌كند،

 

 

 

 اما وقتی از نقره یا جیوه (یعنی ثروت) پوشیده می‌شود، تنها خودش را می‌بیند.

 

 

 

اكنون به خاطر بسپار: تنها وقتی ارزش داری كه شجاع باشی و آن پوشش نقره‌ای را از جلوی

چشمهایت برداری تا بار دیگر بتوانی دیگران را ببینی و  همه را دوستشان بداری اینبار نه به

خاطر خودت بلکه به خاطر خدا .

 

 

 

 

آن‌گاه خواهی دانست كه" عشق یعنی دوست داشتن دیگران

 

 

 

 

 

 

ممنون از انتخابت

خواهشا بی نظر این وب را ترک نکن

باعضویتدر سایت خودتون مطلب در وب بگذارید

هر روز به ما سر بزنید و شاهد بهترین مطالب باشید

با عضویت در خبرنامه زیباترین مطالب را در ایملتان داشته باشید

خواهشا به هر پست سر میزنید امتیاز دهی کنید به صورت پایین هر پست

 

 




:: موضوعات مرتبط: داستانها زیبا , ,
:: برچسب‌ها: داستان ,
|
امتیاز مطلب : 159
|
تعداد امتیازدهندگان : 40
|
مجموع امتیاز : 40
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: